هیئت چهارمنار یزد ؛ چه سکوت بی ثمری ؛ محرم 1401
نام نوحه: چه سکوت بی ثمری
جواب نوحه :
چه سکوت بی ثمری نه سرودی نه خبری
نه گلویی رنگ صدا. نه عبور رهگذری
آه خدای من ، وای خدای من ...
به خنجری گلوگلو سخن جدا کردند
ببین تو را برادرم ز من جدا کردند
سرگذشت تو با جرعه ای آب
رفت و بر هم زد از خفتگان خواب
بند اول :
شب تاریک و همه جا. شبحی بر پنجره ها
غم آزادی قدغن. زده شد قفلی به دهن
همه جا درگیر خطا تو رسیدی کرببلا
که بشویی چهره ی دین ز غبار رنگ و ریا
برای سربلندی بشر به آزادی
کنار موج آب ها تو تشنه جان دادی
تا سرت را سر نی سرودند
از گلویت پیاپی سرودند
بند دوم :
صدا خسته ، نفس بسته ، هوا سنگین ، فضا غمگین است
شکوفه پر ، جوان پرپر ، مگر این در کدام آیین است؟
به نام دین ، زمین رنگین ، به خون آذین است
خبر مردم خبر ، سری را در سفر
سر نی می برند ، به هر کوی و گذر
اسیران را هدف گرفته هر طرف
به صحرا صف به صف ، غم داغ پدر
چه عبور عجیبی ، همه جا خبر آمد
که سری به غیابِ بدن از سفر آمد
تا سرت بر سر نیزه رد شد
کوفه شرمندگی را بلد شد
« کرامت یزدانی »
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!