نام نوحه: می آید با تیغ خروشان ...
جواب نوحه :
می آید با تیغ خروشان
می اید با لشکر خوبان
می اید ان منتقم نور
میبارد بر غربت انسان
جاالحق این وعده نور است
می اید ان سینه ی جوشان
صدای کودکان تشنه
دل امام مان شکسته
که تا همیشه داغ غربت
به قلب مادرش نشسته
بگو بگو ز آه زینب
بیا بیا سپاه زینب
متن نوحه :
همسفرم شو. همسرم شو
همسرم شو. جامه دران شو. بانگ جرس آمد
زده بانگ جرس ها
که شکسته قفس ها
تب نیزه و شمشیر
تب و تاب نفس ها
هر گوشه ی دشت
شد وادی طور
حی علی عشق
حی علی نور
جان برادر. خیز ونگر بر غربت خواهر
میسوزم
زیر گلویت بوسه زدم من ای تن بی سر میسوزم
خیمه به خیمه در پی طفلان تاب و توانم رفت
تاب و توان برگرد
تو رفتی و من هم سایه به سایه نیمه ی جانم رفت
جان و جهان برگرد
صحرا صحرا ایینه باران است
قلب زینب از غم پریشان است
سرها بریده دیدم
بی جرم و بی جنایت
گویی ولی شناسان
رفتند از این ولایت
بر سر نی ها راز و نیازش سوز و گدازش زیبایی است
هم عرفاتش دشت منایش ظهرصفایش شیدایی است
روضه های کربلایت می چکد از گریه هایم
من صدای اشکهای طفل شیر کربلایم
انتقام اشک چشم مادران داغدارم
انتقام خون سرخ لاله های بیقرارم
چشم یتیمان همه در انتظار
منتظرم منتظر بیقرار
منتظر اذن ظهورم حسین
خیز و ببین اشک صبورم حسین
خون تو جاریست در ایینه ام
داغ تو آتش زده بر سینه ام
آخرین اشکای چشم سقا
آخرین حرفای قلب مادر
آخرین بغضای چشم زینب
این منم راوی نیزه و سر
ای که دخترت داغ نهان شد به جان من
ای که خواهرت. روضه جان و جهان من
همسفرم شو همسفرم شو
همسفرم شو جامه دران شو. بانگ جرس آمد
چه طلوع غریبی است
که به نیزه برآید
که به قیمت خون ها
ز سحر، خبر آید
ای اشک غدیر
پیمان مشکن
از دیده ببار
ایمان مشکن
خوانده اذانها بر سر نی ها جان و قرار بیداران
حی علی عشق.حی علی نور سوز و گداز سرداران
می رسد از ره. بر سر پیمان با دل سوزان وارث عاشورا
با دل محزون میرسد از ره بیرق دستش ایه ی بسم الله
برگرد برگرد ما دیده در راهیم
الغوث الغوث. ما گریه و آهیم
دنیای بی ظهورت
دنیای بی تماشاست
عجل علی ظهورک
این ناله های دنیاست
خیزو در عالم با دل پر غم بزم محرم برپاکن
نوحه بخوان و روضه ی مقتل در دل عالم برپا کن
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!