هیئت ابوالفضل (ع) کوی اهرستان یزد ؛ دوباره فصل عزا شد | چه شد ای کوفی که ماندی در فراموشی ؟! ؛ محرم 1402
نام نوحه: دوباره فصل عزا شد | چه شد ای کوفی که ماندی در فراموشی ؟!
نوحه ورودی :
دوباره فصل عزا شد خیز و علم بردار
برای عزت انسان شیعه قدم بردار
منتقم چون برخیزد ، خون ظالم میریزد
تا ابد پیغام تو جاریست ، کربلا آغاز بیداریست
***********************
سری که بر سر نی شد قلب ایمان بود
هدف ز قصه این غم درس انسان بود
کل یوم عاشورا ، کل ارض کربلا
تا ابد پیغام تو جاریست ، کربلا آغاز بیداریست
نوحه اصلی :
چه شد ای کوفی که ماندی در فراموشی
که نشستی در میان قوم خاموشی
نشنیدی عاقبت ظالم زمین گیر است
که به قول شامیان دلگرم و مدهوشی
به هوای زور و زر افتاده ای از خویش
به امید توبه با شیطان هم آغوشی
میگذرد فرصت دنیا ، توبه کن و از رهت بازآ
***
حسینم من فرزند حیدر
گوهر چشمان پیغمبر
زاده نور و روشنایی ،یادگار یاسین و کوثر
نور و ظلمت نشود همراه و هم منزل
آب و آتش ندهد یک ختم و یک حاصل
دل نبندم به سراب سرد این دنیا
دست پیمان ندهم با حاکم باطل
عهد و بد عهدی ، حرص و ناکامی ، تا ابد کوفه ، شهر بد نامی
سرگردانی همه عمرت به گمراهی
از من بیعت تو اگر با نیزه میخواهی
هرگز با آل ابی سفیان نخواهد شد
راهم یکسان و تو از این قصه آگاهی
صلح با ظالم ، عمر با خفت ، تن نخواهم داد ، من به این ذلت
***
دعوت آمد از کوفه بسیار
نامه هایی با عجز و اصرار
پیمان بستی با ما همراهی ،وعده ات کو انسان بیمار
گفتی بازآ برهان ما را ز گمراهی
با جان آیم به رکابت بهر همراهی
پیمان بستی و نماندی بر سر پیمان
از من بیعت به یزید هرزه میخواهی
عهد و بد عهدی،حرص و ناکامی ،تا ابد کوفه،رمز بد نامی
مال دنیا شده همچون درد بی درمان
مهر ظلمت زده بر دل های بی ایمان
غفلت کردی که نبینی روشنایی را
در گمراهی بنشینی تا ابد انسان
صلح با ظالم ، عمر با خفت، تن نخواهم داد، من به این ذلت
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!