هیئت کوشکـنو یزد ؛ آن حسینی که ما می شناسیم ... ؛ محرّم 1402
نام نوحه: آن حسینی که ما می شناسیم ...
جواب نوحه :
آن حسینی که ما می شناسیم
می تواند که باران ببارد
چشمه ها را بگوید بجوشند
آسمان را به فرمان در آرد
ای تو همواره مظلوم تاریخ
که هر روزه از نو شهیدی
هردم از ظالمان ریا کار
چه رنج و ستم ها کشیدی
ببخشید اگر دین فروشان
تو را بی صدا می پسندند
تو را تشته ی قطره آبی
دور از اندیشه ها می پسندند
شما بی نیازی از این سوگواری
از این گریه کردن از این آه و زاری
***
بند اول :
ای تبرهای تیز شناور
بر تن ارغوان های پر پر
می چکد از دهان شما خون
خون هفتاد و دو سرو بی سر
نیستان اندیشه در نینوا روييد
مشام زمین عطری از کربلا بویید
شد قلم دست آن کس که دریا
یکی قطره از جوهرش بود
سر بریدند از آن قامتی که
جهانی فدای سرش بود
زمین خونین شد زمان طوفانی
شبی تاریک و سفر طولانی
چرا کوچه سنگین و سرد است ؟
چرا خانه ها رنگ درد است ؟
چرا کوفه رنگ تماشا است ؟
این ستم با شما ها چه کرده است ؟
چه شهر عجیبی، دروغ و فریبی
چه خواب عمیقی، چه حال غریبی
***
بند دوم:
تشنه عدل و آزاده مردی است
بر لب تیغ اگر می خروشد
تشنه ی آب اگر بود، دریا
چشمه میشد که او را بنوشد
تو آن ماه سیراب در برکه ها بودی
كجا تشنه ای؟ تشنه ماییم و تو رودی
دل بریدی که عالم بداند
ره و رسم دلدادگی را
سربدادی که دنیا پس از آن
بیاموزد آزادگی را
تو می دانستی که پایان این است
زمین از خون شما رنگین است
تو کشتی نور و نجاتی
رها روی امواج تاریخ
چراغ درخشنده ای که
روشنی داده بر تاج تاریخ
تو صبح امیدی ، سرودی سپیدی
تو با مرگ زیبا غرور آفریدی
«کرامت یزدانی»
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!