هیئت تشنگان فرات کوی گلچینان یزد ؛ خیزد از نای زمان آوای خسته دلان ؛ محرم 1402
نام نوحه: خیزد از نای زمان آوای خسته دلان ...
آواز ابتدایی:
آسمان تا جای باران بر زمین آتش بریزد
ناله های العطش از کودکان تشنه خیزد
جواب نوحه :
خیزد از نای زمان / آوای خسته دلان
در کوفه آب روان / گردیده قیمت جان
ای میر و سردارم ، بنگر حال اصغرم
آتش زد این صحرا ، بر گلهای پرپرم
ای داد از این همه بیداد ، بشکسته بال و پرم
بند اول :
درگیر طوفان بلا / شد کشتی کرببلا
هر گوشه در خون بدنی / از یاران خون خدا
سقا و آب آور من ، ای سردار لشکر من
عباس نام آور من ،ای همه جا یاور من
ای علمدارم میر و سردارم ، دریای جود و سخا عباس
ای علمدارم میر و سردارم ، ای روح مهر و وفا عباس
بنگر به جسم کودک شش ماهه تاب نیست
خشکیده مشکها همه یک قطره آب نیست
بند دوم :
هر سو در این وادی خون / نام آوری گشته نگون
یا رب در این دشت بلا / آتش کینه گشته به پا
در خیمه شد قحطی آب ، حال اصغر گشته خراب
افتاده او در تب و تاب ، رفته به خواب طفل رباب
آه و واویلا زین غم عظما ، برخیز ای میر علم عباس
تشنه لب بنگر کودکان یکسر ، امید اهل حرم عباس
بنگر عمو که در تن شش ماهه تاب نیست
خشکیده مشکها همه یک قطره آب نیست
بند سوم:
ای وای از این وسعت غم / فریاد از این ظلم و ستم
نفرین بر این مردم دون / آتش بر این دشت جنون
حکم شریح و فتنه دین ، با مردم پینه به جبین
خون خدا ریزد به زمین ، شد چو منا کرببلا
گلهای زهرا افتاده هر جا ، از عطش در دل این صحرا
از چه رو آیا بر لب دریا ، بگرفته کار عطش بالا
بنگر به خیمه ساقی طفلان که آب نیست
حالی چو حال مادر اصغر خراب نیست
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!