هیئت باغ گندم یزد ؛ کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد (شور) ؛ محرم 1403
نام نوحه: شور
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاقِ تو نازَم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست حسینیهی توست
هر که را می نگرم شور محرّم دارد
روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم
اشک ، ارثی است که ذرّیهی آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین
جاي در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخمِ دگر دارو و مَرهَم دارد
هرکجا نام تو بردم جگرم سوخت حسین
نامِ نامیِ تو آقا چقدر غم دارد ؟!
دل کس مثل دل زینب مظلومه نسوخت
در کنار بدنت گریه و ماتم دارد
***
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد ، آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشهی مقتل ، صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سِرشکِ دیده سقّایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل
اشک ریزم بر رُخ و باشم دعاگوی همه
دین من ، دنیای من ، عقبای من باشد حسین
بر لبم دائم بُوَد این بیت زیبا زمزمه:
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
...
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!