هیئت کوی زنگی یزد ؛ تو ماه روشن شام سیاه من برگرد ؛ محرم 1403

دانلود

لیست دانلود ویدیو

کیفیت 480pکیفیت 720p

لیست دانلود صوتی

فایل صوتی MP3
این نوحه روز تاسوعای حسینی محرم سال 1403 توسط هیئت کوی زنگی یزد با اشعاری از خانم دکتر عالیه مهرابی و آقای محمد قوچانی و مداحی سید مجتبی آبیار به عنوان نوحه اصلی در مسجد حظیره یزد به اجرا در آمده است.

نام نوحه: تو ماه روشن شام سیاه من برگرد


◀️ گفتمان اول ( حضرت زینب )

تو ماه روشن شام سیاه من برگرد
میان این شب وحشت پناه من برگرد
در این غروب خموشان کجاست فریادی
به روی نیزه عیان شد صدای آزادی

هِیهات من الذله هِیهات من الذله

تو را هوای رهایی، مرا اسارت‌هاست
در این زمانه ی غوغا مرا حکایت هاست
ز لقمه های حرامی که شد حلال شما
شده است آب حلال اینچُنین، حرام اینجا

هِیهات من الذله هِیهات من الذله

◀️ گفتمان دوم ( امام حسین )

سکوت حنجره ی من صدای آزادی است
صدای بانگ اذان در قیامت صحرا


آه چه کرده ای حسین
که داغ هر زمانه ای
شرار جاودانه ای
آه چه کرده ای حسین

کاروان کاروان محشر آورده ام
در سکوت ستم، حنجر آورده ام
بر سر عهد خود من سر آورده ام
بهر یاری دین اصغر اورده ام

عید قربانم ببین، ماه جوان آورده ام
سربه سر بر نیزه ها من سایه بان آورده ام
کودک شش ماهه ی شیرین زبان آورده ام
تا پسندی جانِ دل، جانُ و جهان آورده ام

عزم سفر کردم
با تو خطر کردم
تا نظرت بر کیست
تا نظرت بر کیست
لطف آنچه تو اندیشی
حکم آنچه تو فرمایی
تا نظرت بر کیست
تا نظرت بر کیست

تو را ای نغمه ی قالو بلی در کربلا دیدم، تو را از خاک بوییدم

عطش را نوشدارو کردم و با عشق نوشیدم

علی را من به قربانگاه آوردم، دو آيه ماه آوردم،

میان حیرت گودال روییدم، هزاران تکه شد جانم،

تو را آئينه در آئینه فهمیدم

آیینه ای در حیرتم
از درد دوری تاب نیست
بشکن مرا تکثیر کن
این عشق بی اداب نیست

◀️ گفتمان سوم ( فلسفه قیام )

یاحسین یاحسین یاحسین

پسر فاطمه برخواست جهان منتظرش
عالم از درد پر است آه، زمان منتظرش
باز هم خدعه و نیرنگ فراوان شده است
زر و تزویر دگر باره چه آسان شده است
شرک در جامه توحید چه زیبنده شده
بس که تثلیث ریا، باز فریبنده شده
تک صدایی بنگر باز چه طغیان بکند
ستم حصر به آزادی انسان بکند
دردمندان به فغانند ولی مانده خموش
خشمگینان همه بر دار و ندارند خروش

نفرین به کسانی که نمودند تبانی
نفرین به شب ظلمت و شام ظلمانی
نفرین به تعصّب به جهالت به ندانی
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
بر خاک عزیزی است که با اسب تنش را…
بر خاک عزیزی است که نیزه بدنش را…
بر خاک عزیزی است که حتی کفنش را…
“بر خاک عزیزی است… ولی پیرهنش را…


پسر فاطمه برخواست که فریاد زند
داد حق را به سر ظلمت و بیداد زند
قاضی از سکه دهد حکم که مرتد شده است
واجب القتل خدا !پور محمد شده است
دعوت کوفه پر از جهل و نفاق است ولی
راه عشق است و وفا، راه حسین بن علی
زنده او تا به ابد ، گرچه سرش گشته جدا
مرده ماییم که در حسرت او غرق عزا
چه غمی تشنه اگر باشد و در خون بتپد
چه غمی عشق اگر راه شهادت طلبد
نفرین به کسانی که نمودند تبانی
نفرین به شب ظلمت و شام ظلمانی
نفرین به تعصّب به جهالت به ندانی
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
بر خاک عزیزی است که با اسب تنش را…
بر خاک عزیزی است که نیزه بدنش را…
بر خاک عزیزی است که حتی کفنش را…
“بر خاک عزیزی است… ولی پیرهنش را…

***

شاعر گفتمان اول و دوم: سرکار خانم دکتر عالیه مهرابی

شاعر گفتمان سوم: جناب آقای محمد قوچانی


دیدگاه بگذارید!

0 دیدگاه ارسال شده!

    تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!