نام نوحه: شور و سینه زنی
الا اي پسر حيدر كرار
تويي شير حسينبن علي رهبر احرار
تويي قبله دلهاي گرفتار
تويي بر سپر كرببلا سيد و سالار، اباالفضل
پسر فاطمه بشنيد چو از علقمه فرياد علمدار
كشيد از جگر سوختهاش آه شرربار
پريدش ز الم رنگ ز رخسار
روان گشت سوي علقمه با ديده خونبار
نظر كرد بر آن پيكر صد چاك كه افتاده روي خاك
چو آيات جدا گشته ز هم آن بدن پاك
ندا داد كه اي جان برادر قمر آل پيمبر
گل زهرا گل حيدر ابوالفضل ابوالفضل
به خدا داغ تو سوزان ز پا تا به سرم
زدي آتش جگرم و شكستند به قتل تو همانا كمرم
به چه حالي نگرم پيكر و مشك و علم و دست ز تن گشته جدا را
كيه كه دستش جداست، آقام ابوالفضل
كيه كه فرقش دو تاست، آقام ابوالفضل
كيه سقاي منه، آقام ابوالفضل
كيه سردار منه، آقام ابوالفضل
كيه ارباب منه، آقام حسينه
كيه سالار منه، آقام حسينه
كيه كه سرش جداست، آقام حسينه(3)
چه شوريست، چه حاليست، چه احساس زلاليست
بياييد كه از سفره ارباب، از اين سفره پربركت و پرخير
همه رزق بگيريم كه دست همه خاليست
كه او جلوه ذات است، در اوج درجات است
شفيع عرضات است، قتيل العبرات است
اسيرالكربات است و كشتي نجات است
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!