هیئت نینوا صفائیه یزد ؛ محرم 1398 ؛ نمانده اهل دردی ...

این نوحه در تاسوعای 1398 در مسجد حظیره یزد توسط هیئت نینوا صفائیه یزد با مداحی «حامد ریسمانیان یزدی» اجرا شده است.

نام نوحه: نمانده اهل دردی ...


جواب نوحه :

نمانده اهل دردی، نه غیرتی، نه مردی

که جان رسیده بر لب، بگو چه شد زینب؟

چه گویمت که چون شد، عَلم ز دست سقا

فتاد و سرنگون شد، نگو چه شد زینب (2)

داغ جدایی‌ها، نام سواری‌ها، بار غمت با من

نام تو را بردن، زخم زبان خوردن، این شده کار من

متن نوحه :

ای نگاهت نبض باران‌ها

ما در این آیینه دِیرانیم

بار دیگر از غمت گفتیم

ما از این دریا، چه می‌دانیم؟

لحظه‌ای دیگر با لب عطشان

یوسف زهرا می‌رود میدان

مهلاً ای زخم مقدم، مهلا ای عابر خنجر

باز آ که روان باز آید در تن تنهایم

آه از رگ‌های بریده، بشتاب ای بوسه آخر

شاید که توان باز آید در همه اعضایش

***

جان دیگر از تو می‌گیرم، ای شکوه باور زینب

این دم آخر نگاهم کن، ای قرار آخر زینب

زخمی غربت در بیابان‌ها، شرمتان بادا ای مسلمان‌ها

حاشا از سنگ ملامت، حاشا از جهل جماعت

دریاب به سخن می‌آید از دل طوفانش

برخیز ای شهر خموشان، بنشین ای موج خروشان

بنشین که زبان بگشاید، آتش پنهانش

***

هرچه دارم از غمت دارم، در هوایت نوحه سر کردم

هر کجا غم بوده من بودم، هر طرف خود را سپر کردم

کاسه صبرم شرط احساسم، در دل طوفان خشم عباسم

عباس ای پشت و پناهم، برخیز ای ناز رشیدم

لشکر همه سو می‌بندد راه تماشایم

بنگر از شیهه اسبان، هر سو طفلانی گریزان

بنگر که زمین می‌لرزد زیر قدم‌هایت


دیدگاه بگذارید!

0 دیدگاه ارسال شده!

    تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!