نام نوحه: ای طبل ها بکوبید ...
اي طبلها بكوبيد آواز ما نميرد
اي اسبها بتازيد تا قصه جان بگيرد
بگذار كربلا را دشت جنون بگويند
بگذار واژهها را با خون ما بشويند
اي نيزهها بياييد، اي سنگها بباريد
شمشير كينهها را بر فرق ما بكاريد
بگذار دستها را بر دستها ببندند
بگذار تا بگرييم، بگذار تا بخندند
منم صداي خسته زينب
گلوي زخم كاروانها
به انتقام كينه بد
كشيدهاي خط و نشانها
بخوان يزيد مست قدرت
رجز براي اين و آنها
چه شد شكوه قصر قیصر
چه شد غرور كامرانها
قسم به خون ارغوانها
دگر به لب رسيده جانها
بمان كه تير سينهسوزي
نشسته در دل كمانها
كه آه ميكشد زبانه
كه گُر گرفته استخوانها
بمان كه دامنت بگيرد
تقاص خون اين شهيدان
اي طبلها بكوبيد آواز ما نميرد
اي اسبها بتازيد تا قصه جان بگيرد
بگذار كربلا را دشت جنون بگويند
بگذار واژهها را با خون ما بشويند
اي نيزهها بياييد، اي سنگها بباريد
شمشير كينهها را بر فرق ما بكاريد
بگذار دستها را بر دستها ببندند
بگذار تا بگرييم، بگذار تا بخندند
سري به روي نيزه تابان
تني كبود سم اسبان
مگويم از شرارههاي آتش
به خيمههاي تا ابد فروزان
چه گويم از «شريح قاضی»
ز مفتيان عهد ماضي
كه خون پاك بيگناهان
به مهر اين رساله تازهست
هنوز خون لاله تازه است
كه داغ اين سلاله تازه است
هنوز در خرابه شام
كبودي سه ساله تازه است
بدان كه ابر آه مظلوم
گرفته راه آسمانها
بدان كه دامنت بگيرد
تقاص خون اين جوانها
اي طبلها بكوبيد آواز ما نميرد
اي اسبها بتازيد تا قصه جان بگيرد
بگذار كربلا را دشت جنون بگويند
بگذار واژهها را با خون ما بشويند
اي نيزهها بياييد، اي سنگها بباريد
شمشير كينهها را بر فرق ما بكاريد
بگذار دستها را بر دستها ببندند
بگذار تا بگرييم، بگذار تا بخندند
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!