هیئت کوشکنو یزد ؛ برخیز عباس تنهای تنهایم در صحرا ؛ محرم 1398

این نوحه محرم سال 1398 در مسجد حظیره یزد توسط هیئت کوشکنو یزد با مداحی ابوطالب جادری با شعری از مهدی قدکی به اجرا در آمده است.

نام نوحه: برخیز عباس


برخيز عباس تنهاي تنهايم در صحرا

مشكي بردار آبي آور آبي حيدر يا حيدر يا

طفلان عطشان را، چشمان گريان را

مي‌بيني بر راهت ماند عباس

آتش‌ها در صحرا

بر جان‌ها ماتم‌ها

بي‌پروا از هر سو بارد عباس

مشك و دستت را

بودت را هستت را

چشم خونبارت را

ديدم سقا

بازا سر دارم كه از داغت خونبارم

رحمي كن رحمي از ميدان بازا

 

 

جواب

دنيا شد از داغت لبريز عباس

شد تنها مولايت برخيز عباس

دنيا شد از دامن لبريز عباس

شد تنها مولايت برخيز عباس

***

داغ برادر ديدم به خدا

سنگين است، سنگين است

از شب هجران خواندن به خدا

سنگين است، سنگين است

نه اميدي در دل، نه هوايي در سر

من عطش ديدارم، داغ برادر دارم بر دارم

 

 

 

 

جواب

از چه جهان است ماتم‌سرا

شعله‌ور از چيست اين ماجرا

خواهر خون‌جگر است از غم هجران مي‌گِريد

دختر خسته دل از غم ياران مي‌گِريد

اين ظلم فراوان در دين چيست اي مردم

اين شيوه مهمانداري نيست اي مردم اي مردم

زده آتش غم مولا بر جان‌ها يا الله

شده خونين شب دنيا از غم‌ها يا الله، یالله

***

يا رب يا رب خورشيد عاشورا در ني‌ها

يا رب يا رب هجمه‌ها بر خوبان جانفرسا جانفرسا

نعش گل در ميدان، طفلانش سرگردان

آتش‌ها بر دامان از اين بيداد

واويلا واويلا مي‌سوزد در خيمه

مي‌بارد با هرمان از اين بيداد

ناي سوزان را دشنه ی بران را كشته ی ياران را ديدم يا رب

مرگ ايمان را كوفه ی ويران را كيش نامردان را ديدم يا رب

جواب

از چيست در عاشورا سرمست جلاد

فرياد از اين بيداد فرياد فرياد فرياد فرياد

از چيست در عاشورا سرمست جلاد

فرياد از اين بيداد فرياد فرياد فرياد فرياد

***

زاده حيدر بي‌سر ز جفا اي مردم اي مردم

مزد عدالت نبود به خدا اين مردم اين مردم

نه اميدي در دل، نه هوايي در سر

من عطش ديدارم، داغ برادر دارم بر دارم


دیدگاه بگذارید!

0 دیدگاه ارسال شده!

    تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!