هیئت محمودآباد یزد ؛ ای ماه غریبان ... ؛ محرم 1398

این نوحه محرم سال 1398 در مسجد حظیره یزد توسط هیئت محمودآباد یزد با مداحی محمد میرشمسی با شعری از عالیه مهرابی به اجرا در آمده است.

نام نوحه: ای ماه غریبان ...


جواب نوحه :

قصه من ز نینواست

قافله را سفر کجاست

اشک خدا چه بی‌صداست

بی‌خبرم ز نینوا چه ماجراست(2)

از خون شهیدان، بر این خاک سوزان

عاشورا دمیده(2)

علقمه و جام عطش ماه نیستان

خیز و بخوان روضه این شام غریبان(2)

متن نوحه :

خیمه گریان اشک سوزان دست ساقی روی ساحل

مشک بی‌آب مانده بی‌تاب دجله پرآب در مقابل

ای ماه غریبان شد جان‌ها پریشان در پیش علمدار

دوباره برخیز برادری کن جان یتیمان من

دوباره برخیز علم فتاده ساقی طفلان من

روضه جانسوز عطش اشک رباب است

چشم تو آغاز پریشانی آب است

***

غنچه بی‌قرار من تاب ندارد(2)

چشم ستاره‌های من خواب ندارد

جان علی از چه بر این خاک فتادی

خیز و ببین اهل حرم آب ندارند

خیمه گریان اشک سوزان دست ساقی روی ساحل

مشک بی‌آب مانده بی‌تاب دجله پرآب در مقابل

ای ماه علی وای

شد جان‌ها پریشان

برخیز ای علمدار

دوباره برخیز برادری کن جان یتیمان من

دوباره برخیز علم فتاده ساقی طفلان من

روضه جانسوز عطش اشک رباب است

چشم تو آغاز پریشانی آب است

***

از دل بی‌قرار خود آه کشیدم(2)

حنجر پاره پاره بر ماه کشیدم(2)

بر من و طفلان درم راه گرفتند

بر دل این شام ستم راه کشیدند

بر میان آتش و خون از تن تو لاله چیدند

دشمن از تو سر برید و من ز جانم دل بریدم

ای نای بریده ای خون سپیده

برخیز ای برادر

دوباره برخیز به شام ماتم پشت و پناه زینب

دوباره برخیز دشت بلا شد قصه راه زینب

خطبه من آتش لب‌های بریده‌ست

آخر این شام سیه صبح سپید است

***

از دل بی‌قرار خود آه کشیدم(2)

حنجر باوقار بر ماه کشیدم(2)

بر من و طفلان درم راه گرفتند

بر دل این شام ستم راه کشیدند

بر میان آتش و خون از تن تو لاله چیدند

دشمن از تو سر برید و من ز جانم دل بریدم

ای نای بریده، ای خون سپیده

برخیز ای برادر

دوباره برخیز به شام ماتم پشت و پناه زینب

دوباره برخیز دشت بلا شد قصه راه زینب

خطبه من آتش لب‌های بریده‌ست

آخر این شام سیه صبح سپید است


دیدگاه بگذارید!

0 دیدگاه ارسال شده!

    تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!